"));
تغییر
2. تحلیل شرایط

برای تحلیل شرایط موجود باید به چهار عامل نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها اشاره نمود. در این میان نقاط قوت و نقاط ضعف بیشتر به عوامل درونی اشاره دارند و تهدیدها و فرصت ها به عوامل بیرونی و محیطی.

نقاط قوت:

از نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی می توان به صورت اجمال به نکات زیر اشاره کرد:
1 نرم افزار جامع و کامل و هماهنگی آن با هویت تاریخی ایرانیان
اساسا منظور از نرم افزار تمامیت آن چیزی است که بر فضای اجتماعی حاکم است، اعم از ایدئولوژی، ساختار ارزشی و ... منظور از جامع بودن این است که نرم افزار حاکم بر ساختار حاکمیت، مورد اتفاق اکثریت قاطع توده تحت حاکمیت است. به عبارت دیگر با وجود اختلاف نظرهایی در برداشت، در کلیت، چندان اختلاف نظر وجود ندارد. بنابراین نرم افزار حاکم یکی از منابع مشروعیت ساختار قدرت می باشد. از سوی دیگر این نرم افزار با هویت تاریخی ایرانیان که مبتنی بر ظلم ستیزی، یگانه پرستی و انتصاب حاکمیت به خداوند است هم آهنگی و هم خوانی دارد.
2 حضور و پشتیبانی مردم
در مورد حضور مردم آن چه مهم تر از حضور فیزیکی توده است حضور ذهنی و فکری مردم در عرصه های مختلف حاکمیتی است. به عبارت دیگر به عنوان یک پارامتر مهم می توان به اهمیت دادن و یا بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت خود و یا اتفاقات رخ داده در عرصه اجتماعی نگریست. حضور در انتخابات، عکس العمل در خصوص وقایع مختلف از قبیل تخلفات اداری، آسیب های اجتماعی، اتفاقات مختلف سیاسی،فرهنگی و اجتماعی و... پارامترهای مهمی هستند که گاه مورد غفلت قرار می گیرند.
3 ساختار نا متقارن
ساختار نامتقارن در این جا به این معنا است که این ساختار ها همگون و دارای موضوع و اهداف یکسان نیستند و علاوه بر این از تفکر یکسانی در سازمان دهی ، برنامه ریزی و... برخوردار نیستند.
3.1 ساختار نا متقارن نهادهای آموزشی
به صورت بسیار واضح دوگانه بودن نظام آموزشی رایج در کشور- حوزه و دانشگاه- و به تبع آن دوگانگی در سیستم مدیریت، موضوع، سیستم آموزش و روش شناسی و پاره ای مسائل دیگر ساختار نامتقارنی را در این عرصه ایجاد نموده است. این ساختار دوگانه علاوه بر این که می تواند ذائقه های مختلف را پذیرش نموده و تحت پوشش قرار دهد، یکی از ملزومات ساختار سیاسی متفاوت ایران است. توجه به این نکته در این جا ضروری می نماید که ساختار سیاسی ایران بر پایه نوعی سیاست دینی و ار آن مهم تر بر اساس تعبیری سیاسی از دین استوار شده و از این رو برای درک حقایق و ملزومات اداره دینی حکومت، وجود سیستمی مخصوص تفقه در این امر ضروری است. علاوه بر همه آن چه گفته شد این دو ساختار با تنوع مجزا کننده خود این امکان را دارند که هر کدام در فضایی تنفس و زیست کنند که دیگری با توجه به ساختار و روش شناسی خود قادر به درک یا لااقل درک تام آن نیست. از سوی دیگر این تنوع ساختار در مقابله با تهدیدات نیز کارایی بیشتری از خود نشان می دهد.
نکته دیگری که در این موضوع می توان به آن اشاره کرد تفاوت در نوع مدیریت این دوسیستم آموزشی است. در ساختار حوزه با تمهیداتی که از قرون متمادی اندیشیده شده ساختار مالی کاملا مستقل از حکومت ایجاد شده است. در حقیقت حوزه ها را می توان بزرگ ترین ، قدیمی ترین و اثرگذارترین سازمان های مردم نهاد نامید در حالی که دانش گاه ها عموما وابسته به سیستم حاکمیت بوده و هستند.
3.2 ساختار نا متقارن نهادهای فرهنگی
در مورد ساختار نا متقارن نهادهای فرهنگی نیز می توان به ساختارهای دولتی فرهنگی که بیشتر نقش سیاست گزاری و نظارت دارند در برابر ساختارهای مردمی همانند مساجد و کانون ها و تشکل ها اشاره کرد. از سوی دیگر ساختارهایی با نقش انقلابی – فارغ از عملکرد کنونی آنان- مانند حوزه هنری و ... که نقش نشر و بسط آرمان های انقلابی در ایران و جهان را در سر دارند نیز در این ساختار نا متقارن قابل بحث است.

در بحث ساختار نامتقارن می توان به نمونه هایی از جمله نامتقارن بودن ساختار نهاد های حکومتی و همچنین نظامی نیز اشاره نمود که فرصت مفصل تری را برای بحث می طلبد. وجود این ساختارهای نا متقارن علی رغم همه محاسن ذکر شده، مستلزم تلاش در جهت وحدت رویه و هم افزایی متقابل می باشد.

برچسب‌ها:

تا به حال 0 نفر نظر خود را گفته‌اند:

ارسال یک نظر