"));
اجتماع:فرهنگ، اقتصاد و سیاست
یا لطیف

قبل التحریر: مدت ها بود که قصد داشتم مباحثی از این نوع که در نوشته زیر خواهید دید را به بحث بگذارم، اما هر بار به دلایلی میسر نمی شد. در نوشتن این مطلب و در انتخاب کلمات دقت زیادی کرده ام؛بسیار خوش حال می شوم که شما نیز با همین دقت به مطالعه بپردازید و از ایرادات آن باخبرم کنید.

اجتماع را شاید بتوان مجموعه ای از عوامل مختلف دانست، عواملی که خود به گروهها و دسته های متفاوتی تقسیم می شوند.در یک تقسیم بندی ساده در وجوه نرم افزاری جامعه، شاید بتوان سه عامل مهم را شناسایی و تفکیک نمود:فرهنگ، اقتصاد و سیاست.
اگر بخواهیم تعریفی مختصر از هر یک از این مولفه ها ارایه دهیم که جامع و مانع باشد، به نحوی که از جمع این مولفه ها بتوان به تعریف نهایی و کاملی از اجتماع رسید و در ضمن این مولفه ها تا حد ممکن از یکدیگر منتزع باشند- به عبارت ریاضی به نحوی تعریف را ارائه دهیم که اجتماع این مولفه ها جامعه را با تعریف کامل به دست دهد و اشتراک آنان مجموعه ای حتی الامکان تهی باشد - می توان این گونه تعریف نمود:
فرهنگ: مجموعه ای از جهان بینی، اعتقادات، باورها، نظام ارزشی، نظام رفتاری، آداب و رسوم، تاریخ و هر آن چه هویت ساز و متمایز کننده جوامع مختلف از بعد نرم افزاری است.
اقتصاد: مجموعه ای از ساز و کارها، روش ها، تفکرات، سامانه ها و برنامه هایی که ارتباط و شئون مالی افراد حقیقی و حقوقی جامعه با یکدیگر و نیز با افراد بیرون از آن جامعه و سایر ملل و کشورها را تعریف می نماید؛ به عبارت دیگر رابطه بین دخل و خرج را متناسب می نماید.
سیاست: مجموعه ای از تفکرات، راهبردها، روش ها،سامانه ها و برنامه هایی که اداره امور جامعه و حاکمیت را میسر می سازد. این امور نوع روابط درونی و بیرونی جامعه را نیز مشخص می نمایند؛ در برخی منابع از سیاست به مردم داری و رعیت داری نیز تعبیر شده است.
حال پس از این تعریف، آن چه ضروری به نظر می رسد تعریف نوع ارتباط و تلقی از این سه مولفه است. تلقی در این جا بدین معنی است که نوع نگاه ما به این سه مولفه از لحاظ اهمیت، بنیادی بودن و اولویت چگونه است.از روی همین تعریف ارتباط و نوع تلقی است که می توان تقسیم بندی جوامع در حالت کلی و حتی در حالت جزئی تر، تقسیم بندی دوران های مختلف تاریخی یک جامعه خاص را ترسیم نمود.

برچسب‌ها:

تا به حال 0 نفر نظر خود را گفته‌اند:

ارسال یک نظر