"));
شیرین ولی به کام اسراییل و بهاییان
این روزها باز هم به تناسب اهدای لوح تقدیری از سوی بهاییان به خانم شیرین عبادی، بازار گفتگو پیرامون خانم عبادی و کارهایش داغ است. هر چند که با شناختی که ما از خانم عبادی داشتیم این گونه تقدیر ها از وی بعید نبود ولی لازم دانستیم که حوانندگان خود را با این خانم محترم ( !) بیشتر آشنا کنیم.

بعد از آنکه شیرین عبادی در سال 2003 موفق به کسب جایزه ی نوبل صلح از سوی بنیاد نوبل شد به ناگاه بحث از وی در رسانه ها به بحث روز تبدیل شد. نوبل صلح در حقیقت سیاسی ترین جایزه ی نوبل است که به افرادی اعطا می شود که در پیشبرد تفکرات غربی در جهان بیشترین خدمات را داشته باشند. در بیانیه بنیاد نوبل در مورد اهدای جایزه به عبادی چنین گفته شده: «شیرین عبادی به عنوان یک وکیل، قاضی، نویسنده و فعال حقوق بشر در ایران و در خارج از مرزهای این کشور همواره با صراحت صحبت کرده است». این کمیته همچنین اظهار امیدواری کرد که دادن جایزه صلح به یک زن مسلمان ممکن است در زمانی که منطقه خاورمیانه با تحولات فاحشی روبروست جنبش اصلاحات را در ایران احیا کند.»عبادی که فارغ التحصیل از دبیرستان رضاشاه کبیر است، دوران دانشگاهی خود را با کسب مدرک فوق لیسانس حقوق از دانشگاه تهران به پایان برد و توانست در دوران محمد رضای جلاد، شاهنشاه ایران به افتخار اولین قاضی زن دادگاههای وی برسد. این مهم در سالهایی به دست آمد که سیستم دادگستری کشور مشغول پاره پاره کردن بدن انقلابیون بود(1975 تا1979 برابر سالهای 53 تا 57 ). با ظهور انقلاب بزرگ اسلامی ، قضات زن که بر خلاف حکم اسلام مبنی بر عدم قضاوت زنان مشغول صدور حکم در پناه محمد رضا (!) بودند از دادگاهها اخراج شده و به درجه ی کارمند دادگستری منتقل شدند که شیرین عبادی نیز جز همانان بود.

اما خانم عبادی که سخت به سیستم حقوق غربی و اجرای اصلاحات حقوقی در ایران علاقه مند بود ، ذست از تلاش نکشید و همچنان به کمک به سیستم ضد انقلابیون پرداخت. وی وکیل مدافع پرونده هایی بوده است که در حقیقت برای دوره هایی خاص، نوک پیکان حمله ی غرب به حاکمیت جمهوری اسلامی بوده اند؛ نظیر پرونده ی قتل های زنجیره ای و نیز زهرا کاظمی و...

شیرین عبادی برای سالهای متمادی سعی بر هماهنگ کردن جبهه ی فمینیسم برای فشار بر حاکمیت جمهوری اسلامی داشته است. وی که همیشه سعی داشته تا از خود یک چهره ی کاملاَ بی طرف نشان دهد نتوانسته علاقه مندی خود را به سیستم غرب و حتی اسراییل پنهان کند. با این وجود همگان به این باور رسیده اند که او هرگز در دفاع از حقوق بشر به صورت بیطرفانه عمل نکرده است. با اینکه وی از مدافعان سرسخت فرقه ی ضاله ی بهاییان در ایران محسوب می شود ولی هر'گز حتی یک مورد در دفاع از آوارگان فلسطینی ، لبنانی ، یا افغانی گفتمانی عنوان نکرده است . اگر جایی نیز به تناسب موقعیت مجبور به سخنانی در مورد جنایت های استکبار شده، آنها را به صورت کاملا سربسته و با کنایه عنوان کرده تا مبادا خاطر اربابان غربی اش رنجیده شود. وی در عداوت با حکومت جمهوری اسلامی تا آنجا پیشرفته که حتی به پیچیدن نسخه هایی برای سقوط حاکمیت ایران پرداخته است. به عنوان نمونه وی در سخنرانی در شهر لیل فرانسه چنین می گوید :« تحریم سیاسی می‌تواند حکومت ایران را تضعیف کند. وی افزوده: در شورای امنیت می‌توان تصمیم گرفت که ورود همه مقام‌های ایرانی از آغاز انقلاب به کشورهای اروپایی٬ آمریکا و مقر سازمان ملل متحد٬ ممنوع باشد.»

دیدگاههای وی در مورد حقوق بشر آنچنان بدون فکر و افراطی است که گاه به گفتار های کاملا نامعقول از سوی وی می انجامد . مثلا وی در جایی می گوید:« می توان با پیروان هر دین و آئینی بسر برد و به عقاید دیگران احترام گذاشت. دموکراسی و حقوق بشر نیاز مشترک همه فرهنگها و جوامع بشری است.» این گفتار بسیار می تواند قابل تامل باشد. مثلاَ تصور کنید که وهابیونی که شیعه را کافر و مهدور الدم می شمارند با شیعیان در کمال آرامش زندگی کنند. یا کفار ، مسلمانان را قبول کرده و با قبول تکثر آراء در کنار مسلمانان بدون عداوت به زندگی بپردازند. یا پیروان بعضی از ادیان شرقی که معتقد به پرستش آلات تناسلی هستند در کنار موحدون در صلح و آرامش زندگی کنند!

خاطرم هست که وی در گفتگو با خانم «کریستیان امانپور » که خبرنگار بهایی شبکه CNN است برای رسیدن زنان به حقوق خود چنین گفته بود: « در صورتی زنان به حقوق خود می رسند که از اسلام تفسیر مدرن ( modern interpretation ) ارائه شود» من در اینجا فیلم این مصاحبه را هم در اختیار خواننگان می گذارم . معنی تفسیر مدرن از اسلام همان است که د ر بالا ذکر شد. یعنی اسلام جوری شود که با هیچ کس مشکلی نداشته باشد. در حقیقت در تفسیر مدرن از اسلام، اسلام دیگر دینی نیست که برای نابودی مظاهر کفر و الحاد و از طرفی هدایت انسانها آمده باشد بلکه دینی است که با همه در آرامش برخورد می کند و همه ی ادیان و آیین ها را قبول دارد و با همه در صلح خواهد بود حتی با دشمنان خدا ( اسلام آمریکایی)

به هر حال باید گفت که خانم عبادی و یارانش که هم اکنون با تقدیر نامه ی فعلی، از قبله های آمال بهاییان به شمار می رود- بهاییانی که مرکز اصلی خود را در تلاویو بنیان گذاشتند تا به مسلمانان بگویند که برای نابودی اسلام با خونخوارترین دشمنان اسلام عهد و پیمان می بندند- سرنوشتی بهتر از امثال نبوی ها ، باطبی ها و صور اسرافیل ها نخواهد داشت و در زباله دان ذهن مردم ایران اندک جایی را هم حتی اشغال نخواهند کرد.

برچسب‌ها:

تا به حال 1 نفر نظر خود را گفته‌اند:
Anonymous ناشناس گفت...
سلام . میگما این مهره های سوخته رو چرا بها می دین؟ می ارزه اصلا راجع بهشون صحبت کنین؟ جوک ان به خدا. خیلی تابلو و خیلی مسخره خودشون و مردم دنیا رو سرکار می ذارن.
اهل حق و حقیقت دیگه می شناسه کی به کیه و چی به چی . پیشنهاد من اینه که دیگه راجع به این دلقک ها مطلب ننویسین. هم وقت شما تلف می شه هم وقت ما که به احترام شما مطلب رو می خونیم.
یا علی مددی

ارسال یک نظر