"));
ما وامام روح الله

یا لطیف

گاهی وقت ها زمان مناسب می شود برای حرف زدن و علی الخصوص برای بعضی حرف ها زدن...این ایام هم به گمانم بهانه خوبی است که از رابطه ما-به عنوان نسل سومی های این انقلاب- و امام روح الله به عنوان پیر خرابات این انقلاب حرف بزنیم.
فکر می کنم بهتر آن باشد که از ابتدا تعریف کنم... امام برای من دریایی بود که هیچ گاه مفهوم نبودن را برای او تصور نمی کردم و شاید هم به این خاطر بود که تا آن زمان با این مفهوم آشنا نشده بودم...حتی آن زمان که صبح 14 خرداد 68 مادرم مرا که در خانه پدربزرگم در خواب کودکانه بودم صدا زد و گفت که: "امام فوت کرده و ما برای مراسم عزاداری می ریم."؛اصلا درک نکردم و به راحتی خوابیدم...و فکر می کنم که حتی بزرگ ترها هم پیش خودشان به این حقیقت پیش چشم فکر نکرده بودند، آنها که همه چیز خود را در وجود او خلاصه شده می دیدند...
وما نسلی هستیم که نبود-هر چند ظاهری- امام را باور داریم چرا که از ابتدا با نبود او پی به این بردیم که زمانی او بوده است...زمانی بوده که او را درک کرده است و روح طوفانی او را در قفس خود جای داده است...
حالا نسل ما-این نسل مظلوم اما پای بر جا-مجبور است او را از لابه لای سطور سپید کتاب ها پیدا کند؛ سیاهی سطور را کجا توان آن است که از خورشید بگوید و آیا مگر می شود که از خورشید گفت و بر سیاهی افزود و کدام قلم یارای آن دارد-بر فرض که بخواهد-که از آن حقیقت شمه ای بازگو نماید و...
نسل ما مجبور است که چشم انتظار بماند که صدا و سیما که قرار بود دانشگاه باشد وقتی بیابد و یا مناسبتی که از امام بگوید و یا پنجره را باز کند که او خود از ورای زمان با من و تو حرف بزند...و یاران سابق که بعضی هاشان هیچ معلوم نیست که یار بوده باشند و بعضی دیگرشان هیچ معلوم نیست که یار مانده باشند از او بگویند...و این میان یکی پیدا شود و حرف از نقد اندیشه های او بزند....
نمی دانم که چرا از حرف های او یک جمله بیش از همیشه در گوشم طنین دارد که"خون دلی که این پدر پیرتان
از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است"...و باز هم نمی دانم که چرا این روزها به این کلام دیگر توجهی نمی شود...نمی خواهم بدبین باشم و بدبینانه به قضایا نگاه کنم اما به هر حال برایم سوال برانگیز است دیگر...

برچسب‌ها:

تا به حال 5 نفر نظر خود را گفته‌اند:
Anonymous ناشناس گفت...
امام عزیز که رفتن دنیا تکون خورد. متوجه نشدی؟ طنز نمی نویسم. جدی میگم.
همه دنیا این تکونو احساس کرد. آخه زیر پای همه یه هو خالی شد. یه خلاء بزرگ یه هو ایجاد شد و سیستم رو ریخت به هم. من هم فهمیدم. احساس کردم. اما آقا بیشتر از همه ما این خلاء رو احساس کردن. آخه دیدم تو مجلس خبرگان با چه حالتی به رهبری خودشون رای مخالف دادن.
حضرت آقا بیشتر از ما تک تک کلمات امام عزیز رو می فهمن. بیشتر از همه از دست متحجرها رنج می کشن. بیشتر از همه ما ...
کاش من متحجر نباشم.آمین!
چشم به راه

Blogger آمیز فرنگیس گفت...
به دوست گرامی ام:
صلاح مملکت خویش خسروان دانند.هر طور که فکر می کنید بهتره عمل کنید،برای من مهم انتقال دغدغه ام بود که حاصل شد،اما اگر نظر مشورتی مرا بخواهید همین نام آخرین که مشترک هم هست بهتر است.

Blogger Unknown گفت...
یه نکته اساسی رو هم بگم
نقد کردن یه کار اصولیه . چه بخوایم از آمیزفرنگیس نقد کنیم چه از حضرت امام(ره) چه از حضرت علی(ع) اما،اما، اما!!!
یه امای بزرگ داره که هر کی ندونه نادونه! برای نقد کردن هر کسی یه ناقد شایسه لازمه . مثلا محمد رضا خاتمی خیلی شایسته باشه بتونه کسی مثل ابطحی رو نقد کنه. یا لقمه بزرگ تر از دهنش برداره و واقعا هنر کنه مثلا دادش جونش رو نقد کنه. یا نه دیگه معجزه کنه ... بی خیال
خلاصه اینکه کسی مثل حضرت محمد(ص) که شایسته ترین خلایق هستن می تونن علی(ع) رو نقد کنن. امام زمان(عج) می تونن سردارشون حضرت امام(ره) رو نقد کنن، و بگیر رو بیا تا آخر
مثلا من می تونم آمیز فرنگیس رو نقد کنم. می تونم؟
ارادتمند
چشم به راه

Blogger آمیز فرنگیس گفت...
این رو قبول دارم که برای نقد بایستی ناقد؛اهل باشد.حالا در مورد مثال ها نمی تونم نظر بدم،یا اینکه ترجیح میدم نظر ندم.در مورد سوالتون هم؛ نظر خودتون چیه؟
به هر حال خوش حال میشم که نقدهاتون از خودم رو بشنوم.در هر موردی که باشه.اگه بخواین پیشنهاد هم در مورد موضوع دارم.

Anonymous ناشناس گفت...
حالا ما یه چیزی گفتیم شما چرا به خودت گرفتی؟ بنده خدا من که جناب عالی رو نمی شناسم.
بخوام نقد کنم؟ فقط اسمتون رو می دونم. ف. س و جناب خطیبی رو هم همینطور. فقط به اسم و چهره می شناسم.
جواب سوالم رو خودم می دم. اگه کسی بخواد کسی رو نقد کنه علاوه بر پارامتر شایستگی که عرض کردم، یه پارامتر دیگه هم باید داشته باشه، که اون پارامتر مهم«شناخت» هست.
پس چشم به راه نمی تونه آمیز فرنگیس رو نقد کنه. البته اگه بخواد نقد اصولی داشته باشه. فقط یه سوال:
چرا به سوالم تو هشتی جواب نمی دی؟ من فکر می کردم یکی از السابقون باید جواب سوالم رو بدونه.
ارادتمند
چشم به راه

ارسال یک نظر