"));
نگاهی به یک تفکر راهبردی(3)
سال ها بعد و پس از پایان جنگ تحمیلی که بسیج توانست از امتحانی بزرگ سربلند بیرون آید و می توان آن را به عنوان نمونه ای عملی برای دیگر جوامع مطرح نمود،ایشان در دوم آذرماه 1367 گامی دیگر در راستای عملی نمودن آن آرزوی بزرگ خویش بر می دارند و در پیامی "بسیج دانشجو و طلبه" را از ضروری ترین تشکل ها می دانند(6). ایشان عملا با این کار چند گام دیگر را در ساحت راهبردی بر می دارند.امام با تشکیل این ساختار جدید چند هدف را به طور مشخص بیان می نمایند که هر کدام از این اهداف در یک ساحت راهبردی معنا می یابند.
نخست این که ایشان با دیدی درست، از این که این تشکل به صورت یک بعدی تنها و تنها به مسائل نظامی بپردازد، جلوگیری می نمایند و با تشکیل ساختاری نو عرصه های جدید را به روی این تشکل می نمایانند. از آن جا که بسیج قرار است نمونه ای عملی از حزب مستضعفین باشد نبایستی تنها به یک وجه محدود باشد. از سوی دیگر این امر از آن جا مهم می نماید که اگر ایشان این نکته را مورد دقت و تاکید قرار نمی دادند فرصت مخالفت و قد علم کردن در برابر حضور بسیج در ساحات تئوریک به کژاندیشان داده می شد کما اینکه اکنون در بسیاری از مسائل متحجرین و افراطیون به کژاندیشی و مخالفت با تفکر امام و بسیج می پردازند. به عبارت دیگر؛ اکنون حضور بسیج در ساحت اندیشه ورزی یکی از محکمات اندیشه امام محسوب می شود.
یکی از وظایفی که امام در این فرمان بر عهده "بسیج دانشجو و طلبه" می گذارند دفاع با تمام توان از اسلام وانقلاب به عنوان نقطه اتکای تمام مستضعفین جهان است. هم چنین جلوگیری از انحراف شعارهای انقلاب و حفظ استقلال فرهنگی و نرم افزاری با پاسداری از "اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی" از وظایف دیگر این تشکل است(7). دفاع از انقلاب و اسلام در حوزه و دانشگاه-به عنوان مراکز پمپاژ فکر به جامعه- که اساسا به معنای حمایت نرم افزاری از تفکر انقلاب و نهال نوپای آن است و بایستی بسیج به عنوان نمونه حزب مستضعفین و نزدیک ترین نسخه به اصل این انقلاب در این صحنه حضوری خستگی ناپذیر و دائمی داشته باشد.
خنثی سازی توطئه ها و نقشه های دشمنان در فضای نخبگانی جامعه در فراز دیگری از این پیام گام دیگری در ساحت راهبردی است. تفکر جدایی و تضاد علم و دین و جلوگیری از اتحاد حوزه و دانشگاه و نیز نفوذ عمال دو قطب آن زمان عالم در جامعه نخبگانی دو نقشه مهمی است که ایشان به آن اشاره می کنند و جلوگیری از این نقشه را تنها توسط بسیج ممکن می دانند.(8) اهمیت این نکته در حراست از نقاط و تنگه های استراتژیک انقلاب و جلوگیری از نفوذ دشمنان و در دست گیری این عقبه ها توسط آنان است.
دیگر آن که نبود مرکز تئوریک و نظریه پرداز در بسیج را حس نموده و با ایجاد ساختاری نخبه گرا این وظیفه را بر دوش این ساختار قرار می دهند. در این ساحت راهبردی "مسائل اعتقادى بسيجيان به عهده اين دو پايگاه علمى است. حوزه علميه و دانشگاه بايد چهارچوبهاى اصيل اسلام ناب محمدى را در اختيار تمامى اعضاى بسيج قرار دهند."(9) در این گام امام به تئوری پردازی و برطرف نمودن خلا تئوریک اهتمامی جدی می ورزند و علاوه بر آن به نکته دیگری در ساحت استراتژیک نظر دارند و آن نیز تربیت نیرو و کادر سازی در جهت این حرکت اصیل و انقلابی است. این نکته در برنامه ریزی راهبردی اهمیت منحصر به فردی دارد که هیچ دانای منصفی از آن غافل نخواهد بود. در بحث کادر سازی حضرت امام در این پیام به بحث کیفی سازی نیروها می پردازند کما این که پیش از این بارها در مورد بحث کمی نیروها در تشکیل بسیج بیست میلیونی اشاره و تاکید داشته اند. و در همین پیام نیز با صراحت می فرمایند:"من دست يكايك شما پيشگامان رهايى را مى‏بوسم و مى‏دانم كه اگر مسئولين نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت. بار ديگر تأكيد مى‏كنم كه غفلت از ايجاد ارتش بيست ميليونى، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به دنبال خواهد داشت."(10)
در گام بعدی ایشان هدف نهایی را اعلام و بر امکان تحقق آن تاکید می ورزند:" بايد بسيجيان جهان اسلام در فكر ايجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و اين شدنى است، چرا كه بسيج تنها منحصر به ايران اسلامى نيست."(11)اعلام این هدف بزرگ و اصرار بر امکان تحقق آن به نوعی ایجاد چشم انداز بلند مدت و امید آفرین برای تمامی مستضعفین عالم است. نکته ای که در برنامه ریزی راهبردی بسیار مهم و حیاتی است.
امام هم چنین گام بعدی را پس از تشکیل بسیج دانشجو و طلبه ایجاد هسته های مقاومت در تمامی جهان اعلام می کنند.گامی که پیش از تشکیل حزب مستضعفین در عالم بایستی تحقق تام و تمام پیدا کند. هر چند اکنون نمونه های محدودی از این هسته ها را در دنیا مشاهده می کنیم-مانند حزب الله- اما تا تحقق کامل این مرحله راه دور و درازی در پیش داریم.
حضور در مرحله تحقق و تشکیل هسته های مقاومت هرگز به معنای اتمام کار در مراحل گذشته علی الخصوص مرحله بسیج دانشجو و طلبه و وظایف این تشکل نیست. بلکه بایستی با توان بسیار بیشتری در این ساختار سرمایه گذاری فکری و مادی نمود.
همان گونه که مشاهده میشود امام در سراسر این مراحل تمامی گام های لازم را برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی ترسیم و نهادهای لازم را ایجاد نموده اند.در برنامه ریزی راهبردی سه مولفه هدف، نیروی انسانی و ساختار نقش اساسی را دارند که امام به همه آنان توجه نموده است.هم چنین با گام بندی مسیر و چشم انداز نهایی به مراحل منطقی و شدنی مسیر را برای رسیدن به اهداف هموار نموده اند.
آن چه اکنون ضروری به نظر می رسد توجه به مراحل تحقق این ایده و شناختن وظایف هر کدام از نیروها و ساختارها در این مسیر است.و همان گونه که امام فرموده اند:" شما بايد بدانيد كه كارتان به پايان نرسيده است، انقلاب اسلامى در جهان نيازمند فداكاريهاى شماست و مسئولين تنها با پشتوانه شماست كه مى‏توانند به تمامى تشنگان حقيقت و صداقت اثبات كنند كه بدون امريكا و شوروى مى‏شود به زندگى‏مسالمت آميز توأم با صلح و آزادى رسيد."(12)

پی نوشت:

1. چطورم خوبه.

برچسب‌ها:

تا به حال 0 نفر نظر خود را گفته‌اند:

ارسال یک نظر