"));
ما و غزه
3. تاملي در باب دشمن شناسي

واژه ها در دنياي كلمات مانند لينك ها در دنياي مجازي اند كه بعد از مدتي عمرشان به پايان مي رسد و ديگر كارايي لازم را ندارند. واژه"دشمن شناسي" نيز اكنون كارايي لازم را ندارد و معناي مفيدي را ارئه نمي دهد. اين از كارافتادگي هم در معنا و مفهوم دشمن شناسي وجود دارد و هم در ظاهر كلمه. بايد به فكر خلق واژه اي جديد در اين ساحت بود؛ عجالتا براي مفهوم جديدي كه در ذهن دارم واژه "دشمن نگاري" را بر مي گزينم و معنايي كه از آن اراده مي كنم " شناخت دقيق دشمن، ماهيت، چرايي دشمني، نقاط ضعف و قوت آن، هم چنين ابزارهاي دشمن و همه خصوصيات لازم ديگر به منظور ارائه تصوير واضح و منقح از دشمن" مي باشد.
دشمن شناسي در معناي رايج كنوني آن عبارت است از "تصور دشمن"؛ به اين معنا كه تنها به وجود دشمن اشاره مي كند و با برشمردن نمونه هايي از عنادورزي هاي آن تنها تصوري كلي از دشمن ارائه مي دهد. اين نوع تعريف و تصور اشكالات بسيار زيادي به همراه خواهد داشت؛به عنوان مثال در جامعه ما آمريكا به عنوان دشمن و شيطان بزرگ ناميده مي شود و همواره در تمامي اجتماعات شعار "مرگ بر آمريكا" سرداده مي شود؛ يكي از نكاتي كه به عنوان نماد دشمني آمريكا با انقلاب اسلامي شمرده مي شود بلوكه كردن دارايي هاي ايران در بانك هاي آمريكاست،حال سوال اين است كه اگر روزي آمريكا اين دارايي ها را به ايران برگرداند چند نفر در دشمن بودن امريكا شك خواهند كرد؟ بهتر است منطقي باشيم؛ تعدادشان كم نخواهد بود؛ يا همين بحث جديد روي كارآمدن دموكرات ها و ذوق زدگي بسياري از عوام و خواص جامعه.
بايستي به جاي ارائه يك "تصور" كلي و نماد گونه كه متكي به چند مثال باشد به ارائه "تصويري" دقيق و منقح از دشمن بپردازيم تا در پرتوي وجود چنين تصويري به اشتباه نيافتيم و گم راه نشويم. به عبارت ديگر اين تصوير به مثابه "كالك جنگي در عمليات نظامي" است كه به كمك آن مواضع دشمن، عده و عُده آنان، آخرين تغييرات در تاكتيك ها و مواضع و... را مي توان به خوبي رصد نمود.
يكي از نكات مهم در دشمن نگاري شناخت نقاط قوت و ضعف و عقبه هاي راهبردي دشمن مي باشد-همان نكته اي كه در نوشته اول اين بحث از آن به عنوان حلقوم نام بردم.-.

برچسب‌ها:

تا به حال 0 نفر نظر خود را گفته‌اند:

ارسال یک نظر