"));
برف
یا لطیف

برف که می بارد یاد ستار العیوبی تو می افتم و دلم برای لطف بی کرانه ی تو تنگ تر می شود. این سپیدی گسترده که حالا باریدن گرفته یاد تو می اندازدم و خستگی از تنم بیرون می کند و من حالا این گوشه ی زندگی ام، خسته و تنها با یاد تو آرام می گیرم.
این روزها برای خودم دل تنگ شده ام و بر هر دل تنگی شکری واجب...

پی نوشت:
فقال(ع): انا اقول ليس العجب ممّن نجي كيف نجي، و اما «انّما» العجب ممّن هلك مع سعة رحمة الله»

برچسب‌ها:

یا محمد(ص)



یا محمد(ص)! تو بگو با غم و ماتم چه کنیم

روز خوش بی تو ندیدیم به عالم چه کنیم

پاسخ آینه ها بی تو دمادم سنگ است

یا محمد(ص)! دل این قوم برایت تنگ است


"محمدرضا برقعی"

برچسب‌ها:

حدیث پیمانه
بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد؛ما از سرنگونی نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.

شهید غلامعلی پیچک

برچسب‌ها:

حکایت عزل و نصب های آقای رییس جمهور


متکی فرد ناشناخته ای نیست. رییس دستگاه دیپلماسی کشور که در دوران او وزارت خارجه دوره ی نسبتا درخشانی داشت. در حقیقت، دوره ی او را می توان دوره ی احیای سیاست های بنیادی جمهوری اسلامی دانست. خبر عزل یک شبه او شکه کننده بود؛ برای همه! چه آنهایی که با خلق و خوی رییس جمهور آشنا هستند و چه حتی منتقدین آقای متکی. اما چرا باید یکشبه یکی از مسئولین سختکوش و مطلع نظام از جای خود برکنار شود؟! احمدی نژاد البته در این گونه اقدامات بی سابقه نیست. لنکرانی، مهره ی بزرگ و توانای وزارت بهداشت به جرم ناکرده حذف شد. صفار هرندی، سلیمانی، حسینیان، ذوالقدر و لیست بلند بالایی از بهترین و کارآمدترین مهره ی های نظام را می توان نوشت که قربانی تصمیمات اعجاب برانگیز رییس جمهور شدند. اما سوال همچنان باقی است. چرا متکی برداشته شد؟ پاسخ به این سوال در وهله ی اول می تواند پرسش-پاسخی دیگر باشد و آن اینکه قبلی ها چرا برداشته شدند؟! به همان علت متکی نیز برداشته شد! اما فارغ از این پاسخ دم دستی، باید گفت برداشتن متکی نمی تواند بی ارتباط با انتقادهای مکرر ولی بی سر و صدای متکی به موازی کاری های رییس جمهور باشد. دیگر عادت کرده ایم به دخالت های بی جا و بی حساب آقایان مشایی، رحیمی و جمعی از سوگلی های اطراف رییس جمهور در سیاست های نظام اسلامی. از ابراز فضل آقای مشایی پیرامون روابط با اسراییل گرفته تا تحریم پژوی فرانسه توسط آقای رحیمی! با این وصف ماندن متکی-که اصولا شخصیتی مستقل دارد- در وزارت خارجه جای سوال دارد نه رفتن او! دخالت های حضرات یاد شده تا جایی پیشرفته است که به عنوان نمایندگان جمهوری اسلامی به عربستان و اردن و... سفر می کنند تا پیام رییس جمهور را ابلاغ نمایند. مشخص نیست پس آقای متکی و دستگاه عریض و طویل وزارت خارجه چه کاره اند در این وسط! این بی توجهی رییس جمهور به عاملان اجرایی خودش و دسته بندی خودی و ناخودی در داخل دولت، دلیل محکمی برای حذف و عزل دکتر متکی می تواند باشد. هر چند که از دیدگاه بسیار خوشبینانه به عمل رییس جمهور، می توان به گناهی بسیار بزرگ و نابخشودنی از سوی متکی ظن برد که باعث شده این چنین خشم رییس جمهور برانگیخته شده و وزیر از فرنگ برنگشته را برکنار کند. به هر حال زمان روشن کننده این خواهد بود که قضیه واقعا چه بوده است.

برچسب‌ها:

آقایان، لطفا استکبار ستیز باشید!



پرده اول؛ 16 آذر 32
از 16 آذر 32 که شروع کنیم، می توانیم رد یک حرکت استکبارستیزانه را در حرکت های دانشجویی پیش از انقلاب و پس آن بیابیم. بگذارید واقعه را در چند جمله مرور کنیم، نیکسون (معاون رییس جمهور وقت آمریکا) به دعوت شاه به ایران می آید، قرار می شود که دانشگاه تهران به پاس خدمات بشر دوستانه نیکسون به وی دکتری افتخاری حقوق اعطا کند، دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به این گستاخی عمال شاه و نیز جنایت های آمریکا بر علیه وی در شرف برگزاری تظاهراتی هستند، روز 16 آذر ماه، 3 تن از دانشجویان به یمن ورود(!) رییس جمهور آمریکا توسط نیروهای نظامی شاهنشاهی در دانشگاه تهران در خون خود می غلطند. 16 آذر به نماد مبارزه با امپریالیسم آمریکا و استکبار تبدیل می شود. رسانه ها هیچ انعکاسی از این اتفاق نداشتند. رسانه های آمریکا و انگلیس از این موضوع به سادگی گذشتند. نه روزنامه ی آمریکایی و نه رادیوی انگلیسی هیچ کدام از واقعه دهشتناک 16 آذر 32 سخنی به میان نیاوردند.

پرده دوم؛ 16 آذر 88
تقویم 16 آذر 88 را نشان می دهد. دانشگاه تهران دست به گریبان فتنه خواص بی بصیرت است. پیاده نظام دانشجویی فتنه نیز می خواهد کاری کند چرا که زمزمه خاموشی فتنه در جامعه پیچیده است. دانشحویان جمع می شوند. آنها شعار می دهند: «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، «غزه و لبنان کمن، رفتن سراغ یمن»... مجید توکلی برای دانشجویان سخنرانی می کند و آنها را تهییج به ادامه کارشان می کند. ساعتی نمی گذرد که بالغ بر چندین هزار نفر دانشجو در مقابل این دانشجویان استکبار ستیز مدافع آزادی (!) تجمع می کنند. شعارشان را با شعار ، کلامشان را با کلام، دشنامشان را با احترام و سنگ پرانی شان را با اشک پاسخ می دهند. اما به مصداق ضرب المثل «نرود میخ آهنین بر سنگ»، دانشجویان استکبار ستیز (!) دست از فتنه انگیزی شان نمی کشند. در انتها نیز تصویر بزرگترین استکبار ستیز تاریخ معاصر، حضرت روح ا... را به آتش می کشند تا اعمال استکبارستیزانه شان کامل شود!

پرده سوم؛ و اما استکبار...
روزنامه ها، رادیوها و رسانه های غربی که در برابر حرکت ضد استکباری 16 آذر چیزی نگفتند، برای حرکت استکبارستیزانه دانشجویان سبز(!!) چه نوشتند. مروری کنیم:
روزنامه آمریکایی «واشینگتن پست» در گزارش مفصلی به شرح درگیری‌های روز دانشجو در ایران پرداخت و در ادامه به نقل از سایت‌های ضد انقلاب در ایران آورد که تظاهرات‌های دیگری هم قرار است در جریان مراسم عزاداری برای امام سوم شیعیان در ماه محرم برگزار شود.
روزنامه کریستین ساینس مانیتور چاپ آمریکا ضمن اشاره به ادامهی اعتراضات می‌نویسد: «شاهدان عینی در دانشگاه تهران می‌گویند خشونتِ پلیسِ ضدشورش مجهز به گاز اشک آور و باتومهای برقی و پشتیبانی لباس شخصی‌ها نتوانست مانع تظاهراتِ دانشجویانی شود که شعار مرگ بر دیکتاتور می‌دادند.»
روزنامه لس آنجلس تایمز:« حاکمیت، همه تدابیر سرکوبگرانه را اتخاذ کرد: از قطع اینترنت و تلفن همراه گرفته تا بستن مترو در روز دانشجو و بازداشت دهها فعال دانشجویی و تهدیدات شدید فرمانده نیروی انتظامی مبنی بر مقابله با هرگونه تظاهرات، اما همه اینها ترسی در دل دانشجویان معترض راه نداد و آنان روانه صفوف اعتراضات شدند.»
و اما سران استکبار چه گفتند:
ایان کلی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، گفت که «مقابلهی خشونت‌آمیز با مردمی که اعتراض خود را با مسالمت بیان کرده‌اند، نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی به اصول مندرج در قانون اساسی کشور خود اعتنایی ندارد.»
دیوید میلی‌بند، وزیر خارجه بریتانیا، با ابراز تاسف از سرکوب اعتراضات دانشجویان و مردم توسط نیروهای دولتی گفت: «آزادی بیان و آزادی اعتراض سیاسی از ارزش‌های اساسی است که همه کشورها باید رعایت کنند. ما از مقامات ایرانی می‌خواهیم که به حقوق شهروندان خود احترام بگذارند و با آنها خشونت نکنند.»
یاللعجب! چه اتفاقی افتاده؟! معنای استکبار عوض شده؟! آمریکا و انگلیس دیگر استکباری و ظالم نیستند؟! توبه کرده اند؟! دیگر مردم دنیا را به بهانه های مختلف نمی کشند؟! شکنجه گاه گوانتانامو و ابوغریب و پادگانهای متجاوز در ژاپن و لیبی و هاییتی و سودان و لبنان و قطر و پاکستان و عراق و... تعطیل شده اند؟! آنها برای کشور ما دلسوز شده اند و دوست دارند ما ایرانی آباد و آزاد داشته باشیم؟!
یا نه! ماهیت برخی حرکت های دانشجویی عوض شده است! دیگر استکبار ستیزی در کار نیست! حال من آزادی می خواهم! رای من کو! حتی اگر کل عالم جمع شوند و آنهایی که خود این تخم لق را در دهان برخی کاشتند بگویند تقلبی در کار نبوده، خرتان کردیم، باز هم می گویم رای من کو! چون اصلا رای ام را نمی خواهم! رای و انتخابات و ... همه بهانه بود! بهانه برای اینکه باطبی برود بورس تحصیلی از آمریکا بگیرد! حقیقت جو استاد دانشگاه در آمریکا شود! سروش مشاور دانشگاه های انگلیس در امور فلسفی بشود! مخملباف جایزه خر طلایی روسیه راببرد! رهنورد بشود بزرگترین متفکر زن جهان خلقت از ابتدا تا کنون! لوس آنجلس تایمز برای من بنوسید دوستت دارم دانشجو، بوس!
بله، ماهیت عوض شده است. عده ای از دانشجویان آمریکایی اند چه به بخواهیم چه نخواهیم! آنها نان می خواهند نه آرمان! ویزا می خواهند، شورتک می خواهند، می خواهند لباس زنان را برتن کنند(آنگونه که باطبی و توکلی و... کردند)، رقص می خواهند، به آنها چه که خون مردم را می ریزند، اصلا به آنها چه که آمریکا و انگلیس چه بر سر اجدادمان آوردند و بر سر ما چه می خواهند بیاورند!
اما خوشبختانه این عده قلیلند، نه! اقلند! هیچ در برابر همه! می گویند بی شماریم، یک نفر چه خوب می گفت بهشان که: غلط کردید بی شمارید! چند بار اعلام تحصن کردید، چند بار اعلام تجمع کردید! چه شد؟ چند نفر آمدند؟ می گویند اگر حکومت آزادمان بگذارد همه با ما هستند! اما نمی دانند که این همان ادعای تمام شکست خوردگان تاریخ است. جو غالب دانشگاه هنوز در دست دانشجویانی است که غیرت در خونشان می جوشد، سودای نان و شهوت به روزمرگی شان نینداخته و لذت دیدنی های آمریکایی و غربی کورشان نکرده و به اضل من الانعام سوقشان نداده! دانشگاه هنوز زنده است برای ایفای نقش تاریخی خودش که کور کردن چشم جاهلان است! که نشاندن استکبار بر سر جای خودش است! دانشگاه هنوز پر است از شریعت رضوی ها، قند چی ها و بزرگ نیاها! دانشجوی ایرانی اگر ببیند که رادیوفردا و بی بی سی و برایش دست می زنند، می فهمد که یک جای کارش غلط است. او قلم به دست گرفته که آن را در چشم این مزدوران بکند و وای به آن روزی که نتانیاهوی جنایتکار اعلام کند از دانشجویان ایرانی حمایت می کنیم، وای بر ما اگر بگذاریم چنین روزی برسد!

پی نوشت
1- این مقاله را برای یکی از نشریات دانشجویی نوشته بودم، اما از ترس عدم انتشار که مدتهاست گریبانگیر نوشته هایم شده، اینجا هم انتشارش می دهم
2-از غیبت طولانی عذرخواهی می کنم، امید که با نظرتاتتون دلگرممون کنید!
زاد راه حرم وصل نداريم...
بوي تعفن اينجا خفه ام مي كند، در و ديوارش بوي نفس مي دهد. و اگر گفته اند كه "شرف المكان بالمكين"، لابد "شرِّ المكان من المكين" هم پر بيراه نيست. حالا درست كه مثل سيد مرتضي اين قدر مرد نيستم كه همه آنچه حديث نفس مي دانم در گوني بريزم و بسوزانم؛ اما آن پايه هم نامرد نبوده ام كه بر اباطيل بپويم و چند نفري را كه اينجا مي آيند به بطالت بخوانم. فرش نا گرفته را ديده اي كه آفتاب مي دهند تا بويش برود؟ لابد بايد اينجا هم چند وقتي آفتاب بگيرد تا از تعفن رهايي يابد. گمان ميكنم باز هم به اينجا برگردم اما كي؟والله العالم.تو خيال كن مرخصي رفته ام از دست ابليس و اعوانه و انصاره...
اخبار و جرايد و سايت و ...حتي تر اينترنت را هم كنار گذاشته ام كه مخل اند به حال و احوال و كار و اشتغال...كه فردا روز پرسش است از حال و اشتغال...فوتبال و سياست و فرهنگ و.. هم ندارد؛ همه سكه "غفلت" مي زنند در اين بيع و شراء كه گفته اند "فاسعوا الي ذكرالله و ذروالبيع"...
روي صحبتم با تو خواننده اينجاست؛ وجود اگر داري، به جاي خواندن اين اراجيف، بنشين و چند خط قرآن بخوان.كامنت گذاشتن اينجا هم دردي نه از من دوا مي كند كه نمي بينم و نه دردي از تو؛ دست بالايش مي شود حكايت فاتحه بر قبر خالي خواندن.

پي نوشت:

1. يقين دارم كه فقط حرف هاي يك مرد است كه ارزش خواندن دارد و مردتر از "سيدروح الله" به عمرم نديده ام و شايد نخواهم ديد.اگر مردي بنشين و حرف هايش را بخوان، فقط 22 جلد است.
2. طاير قدسم و از دام جهان برخيزم...

برچسب‌ها:

درس هاي بلند يك خطبه كوتاه
يا لطيف

خطبه ها و منابر در طول تاريخ تشيع همواره محل طرح و بررسي مهم ترين مسائل دين و دنياي امت، روشنگر مسير آينده و در عين حال مهم ترين نماد آميختگي سياست و ديانت بوده اند. خطبه هاي امير المومنين(ع)،خطبه معروف حضرت زهرا(س)،خطبه معروف امام حسين(ع) در روز عاشورا، خطبه تاثير گذار حضرت زينب(س) در كوفه و شام و...از نمونه هاي مهم و تاثيرگذار خطبه ها و منابر در تاريخ تشيع هستند. تاثير گذاري اين تريبون به حدي است كه اگر از آن به عنوان مهم ترين رسانه تشيع نام ببريم سخن به گزافه نگفته ايم.
خطبه هاي نماز عيد فطر امسال كه به امامت ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله خامنه اي برگزار گرديد واجد نكات مهم و درس هاي بلندي بود كه با دقت در مباحث آن مي توان به نقشه راه‌ آينده انقلاب و نظام پي برد.
در شرايطي كه سخنان و موضع گيري هاي بيشتر مسئولين داخلي و دشمنان خارجي حول دو محور مسائل داخلي و همچنين مباحث اقتصادي از جمله تحريم ها بيان مي گردد ؛خطبه هاي نماز امسال داراي دو ويژگي مهم و اساسي بود:
1. در آن هيچ اشاره اي به مسائل داخلي نشد.
2. در آن هيچ اشاره اي به مسائل اقتصادي نشد.
شايد در نگاه اول، نپرداختن به اين دو موضوع باعث تعجب و شگفتي باشد.
رهبر معظم انقلاب در اين خطبه ها به مسائل بين المللي و مسائل جهان اسلام از جمله مصائب و مشكلات مردم مسلمان پاكستان و همچنين مسئله فلسطين و مذاكرات به اصطلاح صلح پرداختند.
براي داشتن درك و تحليل درست از اين مسئله بايستي به نقشه عمل دشمنان و راهبردهاي آنان در منطقه و جهان نگاهي جدي و دقيق داشت. دشمنان جمهوري اسلامي در رويكرد جديد خود براي مقابله با نظام اسلامي راهبردهاي متعددي را انتخاب نموده و در عرصه عمل به آن راهبردها پايبندند كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:
• تضعيف قدرت جمهوري اسلامي از طريق:
1. اعمال فشار اقتصادي و تحريم
2. اعمال فشار سياسي از طريق مجامع بين المللي
3. اعمال فشار رواني و رسانه اي از طريق مطرح نمودن موضوعات مختلف حقوق بشري و ...
4. تلاش در جهت ايجاد اختلافات داخلي و دلسرد نمودن مردم از نظام از طريق طرح مباحث اختلافي بين مسئولين و قواي سه گانه، گرم نگه داشتن تنور اختلافات سياسي، ناتوان جلوه دادن دولت در حل مسائل و مشكلات اقتصادي و ...
• محدود نمودن جمهوري اسلامي به داخل مرزها و كم كردن دايره نفوذ نظام اسلامي در منطقه و جهان اسلام از طريق:
1. طرح و ايجاد مسائل اختلافي ميان ايران و كشورهاي همسايه و اسلامي
2. حضور جدي و بدون هزينه در منطقه
3. ايجاد گزينه هاي جايگزين براي رهبري و تاثير گذاري در كشورهاي منطقه مانند عربستان سعودي، مصر و حتي خود آمريكا
در عرصه مقابله با اين رويكردها و راهبردها مي توان به دو گونه مقابله عملياتي و راهبردي عمل نمود.در گونه مقابله عملياتي مي توان با به كارگيري تدابير و راهكارهاي منطقي به مقابله با اثرات اين فشارها و تحريم ها و ... پرداخت به عوان مثال در مقوله اعمال فشار اقتصادي و تحريم ها مي توان با راهكارهايي از قبيل مديريت هزينه ها، تامين كالاهاي استراتژيك براي مدت طولاني، بهبود فضاي كسب و كار، توانمندسازي و تقويت بنگاه هاي اقتصادي، يافتن شركاي جديد اقتصادي و ...به گونه عملياتي به مقابله پرداخت.
در گونه مقابله راهبردي، بايستي ابتدا اهداف نهايي دشمن از اتخاذ تدابير و راهكارها را شناخت و پس از درك صحيح به مقابله با آن اهداف نهايي و اصلي پرداخت. به بيان ديگر در گونه مقابله راهبردي بايد از وراي پرده راهكارهاي دشمن به اهداف و مقاصد اصلي او پي برد و او را در رسيدن به آنها ناكام گذاشت. اصلي ترين مزيت اين گونه مقابله دلسرد نمودن دشمن از پي گيري اين ابزارها و راهكارهاست . به بيان ديگر دشمن اگر راهكارهاي اتخاذ شده از طرف خويش را در موضوعات مورد نظر بي ارتباط تشخيص بدهد به دنبال راهكارهايي با درصد ارتباط بيشتر خواهد گشت و اين ابزارها را كنار خواهد گذاشت.
سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در خطبه روز عيد فطر را مي توان در گونه مقابله راهبردي با سياست هاي دشمنان به سركردگي آمريكا دسته بندي نمود.ايشان در حاليكه همه اذهان داخلي متوجه مسائل اقتصادي، تحريم ها، اختلافات داخلي و عملكرد ناصحيح برخي از افراد است مسائل مهم و راهبردي نظام جمهوري اسلامي را مطرح و گوشزد مي نمايند.
همان گونه كه بيان گرديد دشمنان نظام اسلامي دو راهبرد اساسي در برخورد با جمهوري اسلامي را پيگيري مي نمايند در راهبرد اول به دنبال تضعيف نظام اسلامي و در راهبرد دوم به دنبال كاهش دايره نفوذ آن مي باشند. رهبر معظم انقلاب ضمن پرداختن به مسئله پاكستان و مشكلات و مصائب مردم مسلمان و مومن آن و نيز مسئله فلسطين به وضوح اين پيام را براي دشمنان ارسال نمودند كه با وجود همه فشارها و تحريم ها و برنامه ريزي هاي دشمنان، جمهوري اسلامي هيچگاه در درون مرزها متوقف و محصور نمي ماند و همواره؛ حتي در سخت ترين شرايط؛ دلسوزانه و با قدرت پيگير مسائل و اتفاقات جهان اسلام است. همچنين با ابراز نگراني از مسائل و اتفاقات در عرصه سياسي پاكستان و برنامه هاي دشمنان در اين كشور، مسئولين پاكستان را به هوشياري و عمل به وظايف در اين عرصه دعوت نمودند. اين موضوع از آنجا اهميت مي يابد كه آمريكا در رويكرد جديد خود به دنبال حضور با كمترين هزينه در منطقه مي باشد و مسائل و اتفاقاتي از قبيل خروج نظاميان عملياتي از عراق با وجود حضور پنجاه هزار نفر نظامي در آن كشور در اين مسير معنا مي يابد. همانگونه كه خواننده اين سطور به خاطر دارد، در واقعه زلزله هائيتي، آمريكا سعي داشت در قالب كمك به اين كشور عملا اختيار امور را با اعزام گسترده نظاميان و به شكل يك شبه كودتا در دست بگيرد.با اين تفاسير، هوشمندي معظم له در تذكر به سران منطقه بسيار مهم و حياتي مي باشد.
نظام جمهوري اسلامي عملا پاي به عرصه مقابله راهبردي با نظام سلطه گذارده و لازمه حضور در اين عرصه هوشياري مسئولين و تمامي آحاد مردم و تيزبيني و بصيرت در درك صحيح و درست مسائل و اتفاقات و عدم غفلت از رسالت جهاني انقلاب اسلامي است.
بدون شك مسئولين جمهوري اسلامي بايستي با نصب العين قرار دادن منويات معظم له و به تبعيت از ايشان با قدرت به مقابله با اقدامات دشمنان بپردازند و در اين راه مطمئن باشند كه ملت مسلمان و فداكار ايران تا پاي جان در راه اهداف انقلابي كه با خون شهيدان آبياري شده خواهد ايستاد.
تيز بيني و بصيرت رهبر معظم انقلاب در كشف و خنثي سازي سناريو هاي دشمنان نعمتي است كه خداوند متعال به جمهوري اسلامي عطا فرموده و حفظ اين نعمت در گرو شكر عملي از آن با تلاش در جهت تحقق منويات معظم له، پرهيز از اختلاف و چند دستگي و ايثار و فداكاري در جهت تحقق اهداف انقلاب مي باشد.

برچسب‌ها:

امام(ره) به ما آموخت ...
يا لطيف

دست ما اگر به نخل بلند وجود او نمي رسد، دست خميني كه مي رسيد. او آمد تا معناي «انتظار» را به اين امت بياموزد، در آينه وجود خود كه اسوه مصاديق منتظران بود؛ و اكنون ديگر دور افلاك را مرادي نيست جز آنكه منتظر مهدي باشد.
امام(ره) به ما آموخت كه « انتظار در مبارزه است » و اين بزرگ ترين پيام او بود، و پس از او، اگر باز هم اميدي ما را زنده مي دارد همين است كه براي ظهور آخرين حجت حق مبارزه كنيم. امام(ره) ما را آموخت كه « عرفان را با مبارزه جمع كنيم» و خود بهترين شاهد بود بر اين مدعا كه عرفان عين مبارزه است...

كتاب " آغازي بر يك پايان"- سيد مرتضي آويني

برچسب‌ها:

سازندگي
يا لطيف

براي جواب دادن به اين سوال كه" چگونه خود را بسازيم؟" بايد به اين سوال پاسخ دهيم كه "چرا مي خواهيم خود را بسازيم؟" بايد هدف از ساختن مشخص باشد تا راه و روش ساختن مشخص گردد. ما بايد به يك نتيجه معقول و منطقي براي هدف از ساختن برسيم و اين درك مستلزم شناخت جايگاه و رسالت ماست. ما با هر تعريفي كه از خود و جايگاه و رسالت خود انجام مي دهيم هدفي براي ساختن را براي خود مشخص مي كنيم. براي شناخت جايگاه بايد گام ديگري برداريم و آن شناخت توانايي ها و استعدادهاست. ما بايد توانايي خود و مجموعه خود و افراد خود را بشناسيم . با اين شناخت خود و آن شناخت رسالت براي خود ما به تعريفي از يك نمونه و الگوي فرد و مجموعه مطلوب مي رسيم كه از درك تفاوت و تباين اين الگوي مطلوب و حال موجود به ضرورت حركت و خودسازي مي رسيم. به ضرورت كار و به عطش كار فرهنگي دست پيدا مي كنيم كه فرهنگ تنها ساحتي است كه با همه ساحات مرتبط است و درك هيچ ساحتي بدون درك درست از ساحت فرهنگ كه شامل اعتقادات، ارزش ها، اخلاق، انديشه و ...است ممكن نيست.

برچسب‌ها:

حركت ٥
هر كدام فرعوني شده ايم...

يا لطيف

اين طور نيست كه فقط بشنويد و بعد هم اگر شناختيد و حركت نكرديد، هيچ مشكلي پيش نيايد. كساني كه به اندازه تمامي عمرشان آگاهي به دست آورده اند، ولي به اندازه يك لحظه هم گامي برنداشته اند، بدانند كه همين آگاهي ها، اغلال و زنجيرهاشان مي شود و آنها را خرد و خسته مي كند. اينكه مي بينيد با باري از معلومات و مطالعات و آگاهي ها، هر كدام فرعوني شده ايم و آشكار و پنهان، دعواها داريم، به همين خاطر است كه آگاهي يك عمر را به دوش گرفته ايم، ولي حركت يك لحظه را هم نداشته ايم. باري كه بازده نداشته باشد، چه كمرها كه نمي شكند!
باشد كه هر كدام از ما مولد باشيم نه محتكر!

كتاب "حركت" -استاد علي صفايي حائري

برچسب‌ها: