"));
عقوبت آدینه
یا لطیف

جامی بیار غربت دیرینه را ببر
دیدار تازه کن غم پارینه را ببر
"ما محرمان خلوت انسیم غم مخور"
آبی بزن کدورت آیینه را ببر
هر چند خسته ایم و نزار و گناهکار
بگذر ز ما عقوبت آدینه را ببر

برچسب‌ها:


خب! اصل‌اش این عکس را می‌خواهم بهانه‌ای کنم برای حرف‌زدن. حرف‌هایی که بیش‌تر و پیش‌تر در جمع دونفره‌مان طرح کرده‌ایم.

پ.ن:
فکر می‌کنم بعد از یک استراحت کوتاه و سفرم به قم (ام‌روز می‌روم؛ برگشتن‌ام باخداست امّا)، کاری نماند جز انتشار حرف‌های‌ام. امید هم دارم آمیز پیش‌دستی کند و همه‌مان را از خجالت درآورد، ان‌شاالله.

برچسب‌ها:

بگذار بگذرد...
یا لطیف

مرد را میشد دو سه کوچه پایین تر پیدا کرد...اما تو نخواستی...تو بودی که گفتی بگذار بگذرد...آن روز هم مثل الان با همین نگاهت مرا از پا در آوردی و از صرافت دنبال مرد رفتن انداختی...یا همین چند روز پیش...همان موتوری که گذشت و...باز هم خندیدی...باز هم گفتی بگذار بگذرد...عصبانی؟...نه عصبانی نیستم...فقط...فقط نمی...آخر مثلا تو الگوی موفقیت بودی...یادت هست؟...چند سال می گذرد مگر...هفت سال آزگار...سخت است...سخت است...یادت مانده؟...چه سختی ها که گذشت...چه خنجرها که نماند...چه خنده ها...گریه ها را داشت یادم می رفت...
مست است یار و یاد حریفان نمی کند...ذکرش بخیر...حالا که چه...دیروز چراغ راه فرداست؟...بشکسته سبوهامان...اصلا من عاشق همین حرف هام...همین تغیر زمان...همین تحویل حال...چه فرقی می کند که به احسن الحال باشد یا...اصلا بگذار بگذرد...

برچسب‌ها:

روزگار
یا لطیف

بیشتر زن ها فقط مادرهای خوبی هستند و بیشتر مردها فقط آدم های خوب

برچسب‌ها:

انتخاب
یا لطیف

این روزها که به انتخابات نزدیک می شویم زمان خوبی است که به رفتارهای سیاسی خودمون دقت کنیم. حالا لازم نیست که خیلی متخصص و یا حتی کنجکاو باشیم، کافیه هر کدوم از ما به رفتار خودمون نگاه کنیم و خیلی منصفانه نقد کنیم. یکی از مشکلات ما در ایران سیاست زدگی بیش از حد و فراگیر جامعه است به طوری که اگر کسی حرف می زنه همه مون برای حرفاش یه ما به ازای سیاسی-حتی اگه نداشته باشه- می تراشیم. اگه کسی لبخند بزنه، اگه لبخند نزنه؛ اگه تو مراسمی پیش کسی بشینه، اگه پیش فرد خاصی نشینه؛ اگه تو مراسمی باشه، اگه نباشه...خلاصه اگه نفس هم بکشی باید دلیلی سیاسی براش بیاری که به فلان دلیل و به خاطر حمایت و همراهی با فلان گروه و جناح و حزب و باند نفس کشیدم.
اصلا این درد سیاست زدگی و حزب و باند بازی یکی از مهم ترین دردهای سطحی ماست. به این دلیل می گم درد سطحی که باید به دنبال دلیل این درد درجای دیگری گشت و اون هم کاریکاتوری شدن اجزای نرم افزاری اجتماعه. کاریکاتور به تصویری میگن که در اون تناسب بین اجزا به هم خورده باشه مثلا اگه نسبت بین دماغ و لب به هم بخوره میگن کاریکاتوره...
توی جامعه هم این مشکل ممکنه به وجود بیاد، اگه تو جامعه ای نسبت بین سیاست، فرهنگ و اقتصاد به هم بخوره اون جامعه به دردهای زیادی مبتلا میشه مثل همین سیاست زدگی، رانت خواری، فساد، حتی قتل و آدم کشی و ...و زندگی توی همچین جامعه ای دل شیر می خواد و کله...
برای دوای درد هم باید دوباره و از اول این نسبت ها رو برای خودمون بازتعریف کنیم و چهارچوب ها رو تعریف و تبیین کنیم. و همه مون خودمون رو ملزم به رعایت این چهارچوب های ارزشی کنیم.

پی نوشت:

1. ببخشید اگر سیستم نظردهی مشکل دارد.فکر می کنم اگر با فایر فاکس کهف رو ببینید کمتر به مشکل برمی خورید
2. برنامه "بررسی مسایل اجتماعی ایران" از این هفته یکشنبه و سه شنبه از شبکه سوم پخش می شود- این برنامه جلسات درسی دکتر رفیع پور در این موضوع است- اگر حال داشتید و علاقه حتما ببینید.

برچسب‌ها: